کمی شوخی ... کمی واقعیت ...(2)
1. دیروز خونه مهمون داشتیم پیر مرده پرسید: بچتون کجاست؟
مامانم گف: تو فیس بوک
پرسید :فیس بوک کجاست؟
مامانم گف:جاییکه اگه خبر مرگشم توش بنویسه براش لایک میزنن!
2. اگه تو امریکا هم قوانین نامگذاری شرکتها مثل ایران بود
اسم شرکت اپل میشد: سیب پردازان سیستم گستر غرب!
3. و خداوند زیر تخت را آفرید تا اتاق در عرض ده دقیقه مرتب شود
4. چن وقت دیگه هم میبینیم مردم تلویزون خونشونو گرفتن دستشون تو خیابون راه میرن
بعد مپرسیم میفهمیم گوشیه جدید سامسونگه!
5. طرف رفته خاستگاری:
بابای دختر با لپتاپ اومده میگه پسر جون من اهل تحقیقات محلی و اینا نیستم...یوزر و پسورد فیس بوک رو بزن
6. با این گرونی چند وقته دیگه باید موقع آدامس خریدن به فروشنده بگیم آقا ریلکس باز داری یه دونه بدی؟
7. لامصب انقد که سرعت زیاده می ترسم مودم بترکه اینترنت بپاشه تو صورتم!
8. دارو عبارت است از عوارضی جانبی که بعضا اثرات درمانی هم دارد.برای رفع این عوارض جانبی داروهای دیگری تجویز می شوند که خود این چرخه را تا نابودی کامل بیمار طی می کنند.
9. روزامون برعکس شده، صبح خسته از خواب بلند می شیم، شبا پر از انرژی می خوابیم
10. ب سگها ک محبت میکنی باوفا میشن
به آدما ک محبت میکنی هار میشن!
اما ب خر ک محبت میکنی براش فرقی نداره از بس ک ثبات شخصیت داره این بزرگوار!!!
11. خدایا هیچ جونی رو از در هیچ یخچالی نا امید بر نگردون!
12. زندگی همیشه در جریانه ولی مشکل اینجاس ک ما رو در جریان نمیزاره!
13. شروع رسمی ترم در سایت دانشگاه: 1 اسفند
حضور دانشجویان سر کلاس ها: 10 اسفند
تعطیلی قبل از عید: 20 اسفند
شروع کلاس ها بعد از عید: 1 اردیبهشت
پایان کلاس ها:25 اردیبهشت
سر جمع 35 روز
14. همیشه تو مهمونی تا یکی میگه صدای اون تلویزیون رو کم کن یکی دیگه بلافاصله میگه اصن خاموشش کن!
15. امتحانات از آنچه ک فکرش را میکنید ب شما نزیکترند ...