سافت وریــــــــــــــــــا

مطالب پربحث‌تر

۴۴ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

علامه مجلسى_ رحمه الله علیه_ در زادالمعاد در فصل آخر اعمال ماه رمضان به نقل از مفاتیح الجنان نوشته است:* نماز شب اول, چهار رکعت, در هر رکعت بعد از حمد پانزده مرتبه توحید.* نماز شب دوم, چهار رکعت, در هر رکعت بعد از حمد بیست بار انا انزلناه.* نماز شب سوم, ده رکعت, در هر رکعت حمد و پنجاه بار توحید.بقیه ادامه مطلب...
  • نوید عباسپور
خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟ خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟ خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟ اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…دردش گفتنی نبود….!!!!رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن…چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند…به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد…امــــا…اما انگار چیزی شده بود…دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!احساس امنیت کرد…با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!یک لحظه به خود آمد…دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!
  • نوید عباسپور
مهدیـــم مــن که مرا گرمـی بازاری نیست بهتـر از یوسفـــم و هیچ خریــداری نیست همــه گویند که در حســرت دیـدار مـن اند لیک در گفته ی این طایفه کرداری نیست ای که دائــم به دعایــی که ببینـی رخ من تا که خالــص نشوی باتو مرا کاری نیست
  • نوید عباسپور
مثل هر بار برای تو نوشتم :دل من خون شد ازین غم، تو کجای ی؟و ای کاش که این جمعه بیایی!دل من تاب ندارد ،" همه گویند به انگشت اشاره ، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟ ... تو کجایی؟ تو کجایی..."و تو انگار به قلبم بنویسی :که چرا هیچ نگویند ، مگر این رهبر دل سوز ، طرفدار ندارد، که غریب است؟و عجیب است، که پس از قرن و هزارههنوزم که هنوز استدو چشمش، به راه استو مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانشزیاد است، که گویندبه اندازه یک «بدر» علمدار ندارد!و گویند چرا این همه مشتاق، ولی او سپهش یار ندارد !تو خودت ! مدعی دوستی و مهر شدیدی !که به هر شعر جدیدی ، ز هجران و غمم ناله سرایی، تو کجایی ؟تو که یک عمر سرودی « تو کجایی ؟ »تو کجایی ؟باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ، ز غمخوارگی و مهر و عطوفتتو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده ؟چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده ؟چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده ؟چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته ؟چه کسی راه به روی تو گشوده ؟چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد ،چه زمان ها که تو غافل شدی و یاربه قلب تو نظر کرد ...و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی کجایی !؟و ای کاش بیایی ! ای کاش ...فردا تولد یوسف زهراس ... کسی که همه بی صبرانه منتظر اومدنشن ... تولدش مبارک ...عید شمام مبارک ...
  • نوید عباسپور
اربابم حسین:همیشه ممتاز بوده‏ ای؛ حتی هنگام تولدت؛ تولدی که تبریک و تسلیت را در کنار هم دارد.آری، (حرب) نام مناسبی نیست برای صاحب گهواره‏ای که کرامتش شفا می‏دهد فرشته را؛ کسی که در ماه تولدش، هیچ نوری خاموش نشده و هنگام شهادتش، ستاره‏ای طلوع نکرده است. شاید مادر نگران شده باشد برایت، شاید پدر ـ با همه صلابتش ـ شانه‏ هایش لرزیده باشد در غم تو، اما با شنیدن اینکه دنباله این نور از دامان بی‏نهایت تو برمی‏خیزد، همه این غم‏ها را می‏توان شادمان هم شد.نفسم حسین:تو از امروز، که پا بر خاک گذاشتی، سکان را در دست گرفتی تا عاشقانت را، عاشقانی که جز عشق تو و پدرت را در دل ندارند، به مقصد برسانی.تو آمده‏ای و چه خوش آمدنی! خداوند، جهان را مسخر نامت خواهد کرد.خداوند، تو را ـ حسین را ـ سرور آسمان‏ها خواهد کرد.نامت، رمز حیات خواهد شد و خون پاکت تا همیشه در رگان تاریخ جریان خواهد داشت. خون تو تا همیشه ایام زنده است.خونی که در رگان تو جاری است.امیرم حسین:چقدر هوای زمین، از حضور فرشته‏ها، سنگین است! آسمان، دست به دامن زمین شده! درختان، با نغمه حجاز آواز می‏خوانند، گل‏ها، صلوات می‏فرستند، مدینه، لبریز از عطر سلام فرشته‏هاست. فضای خانه علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام ، مملو از جماعت حوران است. ساکنان عوالم بالا، به زیارت چشمان تو آمده‏اند.کلید خوشبختی دنیا را به دستان روشن تو سپرده‏اند. نگاهت عطر یاس‏های نوشکفته بهشت را دارد.تو مستی شراب‏های بالادستی در جام جان‏های شیفته.جهان تا قیامت سر از این مستی برنمی‏دارد.لحظه‏ها و دقایق، از تو دیوانه شده‏اند. هزار مجنون، آواره سیلای نگاهت هستند.عشقم ابوالفضل :و می‏رسی از راه؛ تو که معنای مطلق عشقی، تو که خون را تفسیر کردی و عشق را بر منبر زمان نشاندی. تو که رازهای ناگفته را افشا کردی و بر سر گلدسته اذان، خون را فریاد زدی، تو که از دستانت چشمه‏های کرامت می‏جوشید و از نگاهت کهکشان نور.می‏رسی از راه و زمین بر رد گام‏هایت فخر می‏کند.و آمدی که بریزی به هم جهانم را به ناکجا بکشی پای ناتوانم را تو آمدی و آب‏ها به تلاطم افتادند تا مبادا جرعه‏ای از وجود تو را درک نکنند.ای فرزند نماز و ای پدر دعا:نمازم رنگ موسیقی گرفته.دو صد قیام آواز می‏خوانم؛ دو صد نیاز در سماع آمده و دو صد سجده در ترنم و غزل می‏نشینم.سجده می‏کنم به درگاه خدایی که تو زیبا سجده‏اش کردی.ای تاریخ کربلا! ای پهلوان شام و ای معنای علوی بودن!تو پیغام حسین علیه‏السلام بودی و چه زیبا پاس داشتی آخرین نماز او را.به راستی پناه جستن از خدا در برابر ستم و نادانی، بهترین فریاد مبارزه است؛ آن هنگام که نان و نادانی، مردم را در بند عافیت گرفتار می‏کنند و استبداد، بر غیرت دینی و انسانی مردم افسار می‏بندد.سلام خدا بر حسین علیه‏السلام و بر تو علی بن الحسین و بر یاران تو و پدر شهیدت، روز میلاد تو، روز پیوند نماز و جهاد است و روز یگانگی دین و حکومت. تو زندگی را با رنگ دعا در کام بشر ریختی؛ آن گاه که جماعت مسلمانان یا از ترس ظلم و استبداد بنی امیه، راه زهد و گوشه‏گیری پیش گرفته بودند و با دنیا کاری نداشتند و یا در علاقه دنیا و غنائم جنگ غرق بودند و معنویت و عبادت را با زندگی بیگانه می‏دانستند.میلاد تو میلاد راز و نیاز است.میلاد تو معنای زندگی عاشقانه است.میلاد تو میلاد عشق است.
  • نوید عباسپور
آن شب محمد غرق در اندیشه بود که ناگهان صدایی گیراو گرم درغار پیچید : بخوان! بخوان به نام پروردگارت که بیافرید ، آدمی را از لخته خونیآفرید ، بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است ، همو که با قلم آموخت ، و به آدمی آنچه راکه نمی دانست بیاموخت . آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود ...چه فرخنده شبی ... عیدتون مبارک باشه
  • نوید عباسپور
کی گره از کار من وا میکنی ...  عاشقت را کی مداوا میکنیمن ز هجران تو میمیرم بگو ... تا به کی مولا تماشا میکنیکی ز پشت پرده می آیی برون ... تا به کی امروز و فردا میکنیعشقت آخر سر به سودایی میکشد ... عاشق خود را تو رسوا میکنیخاک پایت سرمه چشم من است ... چشم من را کی تو بینا میکنییک نگاهی پشت دیوارت نما ... عاشقی دلداده پیدا میکنیانتظارت میکشد آخر مرا ... روز وصلت را مهیا میکنی؟چند بنشینم سر راهت بگو ... تا به کی بامن مدارا میکنیتا به کی برگو غلام خویش را ... واله و رسوا و شیدا میکنی صلوات
  • نوید عباسپور
یک راهبه می تواند سرتاپای خود را بپوشاند تا زندگیش را وقف عبادت کند , درست است ؟اما چرا وقتی یک زن مسلمان این کار را انجام دهد , مورد ملامت قرارمیگیرد ؟
  • نوید عباسپور

 

بوی عطر یاس دارد جمعه ها / وعده دیدار دارد جمعه ها

جمعه ها بر عاشقان ایینه است / وعده گاه عاشقان ادینه است

جمعه ها دل یاد دلبر می کند / نغمه یا بن الحسن سر می کند . . .

صلوات

  • نوید عباسپور
بوی عطر یاس دارد جمعه ها / وعده دیدار دارد جمعه ها جمعه ها بر عاشقان ایینه است / وعده گاه عاشقان ادینه است جمعه ها دل یاد دلبر می کند / نغمه یا بن الحسن سر می کند . . . صلوات
  • نوید عباسپور

شب آرزوها شبی که آسمانش پر از برق ستارگان است.


در آن شب هر دعایی ستاره ای خواهد شد و در پهنه­ی آسمان خواهد نشست.


بیایید ستاره های هم را نظاره کنیم و بر هر کدام آمین بگوئیم.

 

 

                          

 

                       واسه منم دعا کنین بچه ها
 

 

                                                              

  • نوید عباسپور
شب آرزوها شبی که آسمانش پر از برق ستارگان است.در آن شب هر دعایی ستاره ای خواهد شد و در پهنه­ی آسمان خواهد نشست.بیایید ستاره های هم را نظاره کنیم و بر هر کدام آمین بگوئیم.                                                     واسه منم دعا کنین بچه ها
  • نوید عباسپور

دنیا (بخش اول)

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: دنیا از کسی دور نمی‏گردد مگر این که خیر او در آن باشد.

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: دنیا، خانه کسی است که خانه ندارد و مال کسی است که مالی ندارد و کسی برای دنیا مال جمع می‏کند که عقل ندارد.


  • نوید عباسپور
دنیا (بخش اول) پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: دنیا از کسی دور نمی‏گردد مگر این که خیر او در آن باشد. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: دنیا، خانه کسی است که خانه ندارد و مال کسی است که مالی ندارد و کسی برای دنیا مال جمع می‏کند که عقل ندارد.
  • نوید عباسپور

ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى ‏رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.






ب ادامه مطالب مراجعه کنید ...
  • نوید عباسپور
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى ‏رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.ب ادامه مطالب مراجعه کنید ...
  • نوید عباسپور

         احساس جاری میشود در چشم هایم ...

         وقتی صدای آب دلتنگی فراق را در جانم تازه میکند ...

         ما دلمان را قرص کرده ایم به حضور تو ...

         حتی اگر تمام سلام های ما هم بی پاسخ بمانند که نمیمانند..عیبی ندارد ...

         ما هم خدایی داریم ... همان خدایی که وعده آمدنت را داد ...

         همان خدایی که خواست شما پاک باشید و مطهر ...

         ضجه های عقربه های ساعت کشنده اند..مخصوصا جمعه وقت غروب ...

         پس تو کجایی که بیایی..همه ی ما انسانها شبیه هم بشویم ...

          زلال..روشن..آرام ... کاش میدانستم ...!

          صلوات و التماس دعای فرج 

  • نوید عباسپور

عجب دوره ای ست !

جمله ی :

"این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است"

بیشتر اثر میگذارد ...

تا  "عالم محضر خداست ..."

  • نوید عباسپور
من آوراه ناکجایی ترین رد پایم ...
چه بی انتهایم من امشب .چه بی انتهایم ...
مرا دارد از خودتهی می کند ذره ذره ...
همان حس گنگی که می جوشد از ژرف نایم...
پرم از غریبی و لبریزم از بی شکیبی ...
بگو با من ای روح جان ، من کی ام؟ در کجایم؟...
من و جست و جوی تو ای نبض پنهان هستی ...
کجای زمین و زمانی ؟ بگو تا بیایم!

ا برضوی ... ام ذی طوی ...

  • نوید عباسپور
احساس جاری میشود در چشم هایم ...          وقتی صدای آب دلتنگی فراق را در جانم تازه میکند ...          ما دلمان را قرص کرده ایم به حضور تو ...          حتی اگر تمام سلام های ما هم بی پاسخ بمانند که نمیمانند..عیبی ندارد ...          ما هم خدایی داریم ... همان خدایی که وعده آمدنت را داد ...          همان خدایی که خواست شما پاک باشید و مطهر ...          ضجه های عقربه های ساعت کشنده اند..مخصوصا جمعه وقت غروب ...          پس تو کجایی که بیایی..همه ی ما انسانها شبیه هم بشویم ...           زلال..روشن..آرام ... کاش میدانستم ...!           صلوات و التماس دعای فرج
  • نوید عباسپور