پشتکار !!
جمعه, ۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۴۰ ب.ظ
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها
به داخل گودال عمیقی
افتادند. بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع
شدند و و قتی دیدند که گودال چقدر
عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند : دیگر چاره ایی نیست .شما به زودی
خواهید مرد . دو قورباغه حرفهای آنها را نشنیده
گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند تا
از گودال خارج شوند. اما قورباغه های دیگر دائما به آنها
می گفتند که دست از
تلاش بردارید چون نمی توانید از
گودال خارج شوید ? به زودی خواهید مرد . بالاخره یکی از قورباغه ها تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد
و دست از تلاش برداشت .او بی درنگ به ته گودال پرتاب شد و
مرد. اما قورباغه دیگر با حداکثر توانش برای
بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد . بقیه قورباغه ها فریاد می زدند که
دست از تلاش بردار ? اما او با توان بیشتری برای بیرون
آمدن از گودال تلاش می کرد و
بالاخره از گودال خارج شد. وقتی از گودال بیرون آمد بقیه
قورباغه ها از او
پرسیدند : مگر تو حرفهای ما را
نشنیدی ؟معلوم شد که قورباغه ناشنوا است و در واقع
او در تمام راه فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند !!!