سافت وریــــــــــــــــــا

مطالب پربحث‌تر

۲۶۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

گفت : مشکل شخصی دارم .... پاسخ شنید :نماز اول وقت.....                  گفت : مشکل مالی دارم ........ پاسخ شنید : نماز اول وقت .....                  گفت مشکل آینده دارم ........... پاسخ شنید : نماز اول وقت .....                    گفت این چه کلیدیه که برای هر دردی دواست ؟؟؟؟                                  پاسخ شنید : شاه کلید ......
  • نوید عباسپور
دو،چهار،چهار،سه،چهار الو سلام منزل خداستاین منم،همان مزاحمی ک آشناستهزار دفعه این شماره را دلم گرفته استولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداستشما ک گفته اید پاسخ سلام واجب استبه ما ک میرسد ، حساب بنده هایتان جداست؟الو الو ... دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شدخرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟خداصدای تو نمیرسد کمی بلندترصدای من چطور؟خوب و واضح و رساست؟اگر اجازه میدهی برات درد دل کنمشنیده ام که گریه بر تمام دردها دواستخدا مرا بغل بکن،کمی نوازشم بدهحضور دست هایتان عجیب گرم و باصفاستسر مرا ب شانه ات بگیر تا سبک شومپناهگاه این دل شکسته شانه ی شماستمگر خودت نگفته ای صدا بزن مرا...الو...منم دوباره بنده ات همان کسی که بی وفاستالو الو الو . . .خدا مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدمدوباره زنگ میزنم ، دوباره ، تا خدا خداستدوباره . . . تا خدا خداست
  • نوید عباسپور
  • نوید عباسپور
مردونه حــــــرف بزن ، مــــ♥ـــــردونه بخنــــــد ، مردونه گریــــــه کن ،مــــــردونه عشـــ♥ـــق بورز ، مردونه ببــــــــخش ، . . . !مرد بــــــاش و هیچ وقت نامـــ♥ــردی نکن ؛مخصوصـــــا در حق کســـــی که باورت کـــ♥ـــردهو بهـــــت تکیـــــه کرده.....
  • نوید عباسپور
  • نوید عباسپور
  • نوید عباسپور

دقت کردین مهمون غریبه که میاد آدم کار کردنش گل میکنه و هی میره تو اشپزخونه دنبال کار؟

دقت کردین وقتی تو خونه تنهایین ، از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم میدن تا بترسی ؟

دقت کردین وقتی کسی تو تاکسی کنار آدم روزنامه میگیره دستش ، مطلبش هرچی که باشه خوندنش تا سر حده مرگ جالب میشه ؟

دقت کردین وقتی دوتا کلید شبیه به هم داری ، هیچوقت اولین کلید ، کلید درست نیست ؟

دقت کردین لذتی که در “ کوفت ” گفتن مامان هست در “قربونت برم” هیچکس نیست ؟

تا حالا دقت کردین نمیتونید کار پیدا کنید چون تجربه ندارید و نمیتونید تجربه پیدا کنید چون کار ندارید ؟

دقت کردین دقیقا زمانی که فکر میکنی زندگی دیگه از این بدتر نمیشه یه اتفاقی میفته که میبینی نه بابا از این بدترم میشه ؟
.
.
.
این پست ادامه دارد...
  • نوید عباسپور
..گیرم ک دوسِــــــت دارم ... به تــــــــــــــــــــــــــو چه !؟!..خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخـــــــــ....
  • نوید عباسپور
درویشی تهیدست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد.

چشمش به شاه افتاد با دست اشاره‌ای به او کرد.

کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ اوردند.

کریم خان گفت: این اشاره‌های تو برای چه بود؟

درویش گفت: نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟

کریم خان در حال کشیدن قلیان بود؛ گفت چه می‌خواهی؟

درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است.

چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد…

روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت.

ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.
  • نوید عباسپور
دقت کردین مهمون غریبه که میاد آدم کار کردنش گل میکنه و هی میره تو اشپزخونه دنبال کار؟دقت کردین وقتی تو خونه تنهایین ، از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم میدن تا بترسی ؟دقت کردین وقتی کسی تو تاکسی کنار آدم روزنامه میگیره دستش ، مطلبش هرچی که باشه خوندنش تا سر حده مرگ جالب میشه ؟دقت کردین وقتی دوتا کلید شبیه به هم داری ، هیچوقت اولین کلید ، کلید درست نیست ؟دقت کردین لذتی که در “ کوفت ” گفتن مامان هست در “قربونت برم” هیچکس نیست ؟تا حالا دقت کردین نمیتونید کار پیدا کنید چون تجربه ندارید و نمیتونید تجربه پیدا کنید چون کار ندارید ؟دقت کردین دقیقا زمانی که فکر میکنی زندگی دیگه از این بدتر نمیشه یه اتفاقی میفته که میبینی نه بابا از این بدترم میشه ؟...این پست ادامه دارد...
  • نوید عباسپور
درویشی تهیدست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ اوردند. کریم خان گفت: این اشاره‌های تو برای چه بود؟ درویش گفت: نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود؛ گفت چه می‌خواهی؟ درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است. چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد… روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.
  • نوید عباسپور
سلام خدمت همکلاسیها و دوستای عزیز


کم کم داریم به روزای آخر ترم دوممون و اولین سال تحصیلیمون به عنوان یه دانشجو نزدیک میشیم و کلاسا دارن تموم میشن و همه سخت در حال تلاشن که الف بشن ...

همین الآن داشتم همینجوری با پی سی کار میکردم که یهویی یه ایده به ذهنم رسید !

نظرتون درباره عکس دسته جمعی از گروهمون چیه ؟ مخصوصا ورودی 91 ؟!

حالا خدا میدونه بعد از این که شما این پیشنهادو از طرف من خوندین ، چه فکرایی که در موردم نمیکنین ! دقت داشته باشین که من فقط خواستم این پیشنهادو مطرح کنم حالا میتونین قبول نکنین ، این فقط یه ایده س ! و هدف خاصی هم ندارم از این کار جز این که یه یادگاری بداشته باشیم از این دوران ... وختی بعد چاهار سال به اولین روزای دانشجو بودنمون فک میکنیم ، یه عکسی باشه که یادآور این روزای قشنگه ...

فرقی هم نمیکنه که این عکس دسته جمعی با حضور همه مون یه جا باشه یا خانوما برا خودشون و آغایون برا خودشون !


حالا من از شما خواهشمندم اگه نظری در مورد این ایده دارین ، با ما در میون بذارین و موافقت و مخالفت خودتونو هم اعلام کنین ...

بعد از نظرسنجی اگه بچه ها موافق باشن ، یه روزی رو معین میکنیم برا این کار ... 

** استاد خاصی رو مد نظر دارین یا فرقی نمیکنه کی باشه ؟!






همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر / نهان کِی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها ؟

..:: حافظ ::..
  • نوید عباسپور
دوس دخترش : کجایی عجیجم ؟

خیام :
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه در رهن شراب

دوس دخترش : مشروب !؟ مگه تو نگفتی من نماز میخونم ؟ 

خیام :
می خوردن و شاد بودن آیین من است
فارغ بودن ز کفر و دین، دین من است

دوس دخترش : با کیا هستی حالا ؟ 

خیام :
فصل گل و طرف جویبار و لب کشت
با یک دو سه دلبری حوری سرشت

دوس دخترش : آدرس بده ببینم ! بیام بزنم دهنشونو صاف کنم ! 

خیام :
راه پنهانی می خانه نداند همه کس
جز من و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگر

دوس دخترش : انقد مشروب بخور با دوستات تا بمیری ! 

خیام :
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را

دوس دخترش : برووووووووو بمیرررررررررررر 

خیام
چون مُرده شوم خاک مرا گم سازید
احوال مرا عبرت مردم سازید 






زیبا رویان جهان رحم ندارند دلشان ، باید از جان گذرد هر که شود عاشقشان ...

( نمیدونم از کیه ! )
  • نوید عباسپور
سلام خدمت همکلاسیها و دوستای عزیزکم کم داریم به روزای آخر ترم دوممون و اولین سال تحصیلیمون به عنوان یه دانشجو نزدیک میشیم و کلاسا دارن تموم میشن و همه سخت در حال تلاشن که الف بشن ...همین الآن داشتم همینجوری با پی سی کار میکردم که یهویی یه ایده به ذهنم رسید !نظرتون درباره عکس دسته جمعی از گروهمون چیه ؟ مخصوصا ورودی 91 ؟!حالا خدا میدونه بعد از این که شما این پیشنهادو از طرف من خوندین ، چه فکرایی که در موردم نمیکنین ! دقت داشته باشین که من فقط خواستم این پیشنهادو مطرح کنم حالا میتونین قبول نکنین ، این فقط یه ایده س ! و هدف خاصی هم ندارم از این کار جز این که یه یادگاری بداشته باشیم از این دوران ... وختی بعد چاهار سال به اولین روزای دانشجو بودنمون فک میکنیم ، یه عکسی باشه که یادآور این روزای قشنگه ...فرقی هم نمیکنه که این عکس دسته جمعی با حضور همه مون یه جا باشه یا خانوما برا خودشون و آغایون برا خودشون !حالا من از شما خواهشمندم اگه نظری در مورد این ایده دارین ، با ما در میون بذارین و موافقت و مخالفت خودتونو هم اعلام کنین ...بعد از نظرسنجی اگه بچه ها موافق باشن ، یه روزی رو معین میکنیم برا این کار ... ** استاد خاصی رو مد نظر دارین یا فرقی نمیکنه کی باشه ؟!همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر / نهان کِی ماند آن رازی کزو سازند محفل ها ؟..:: حافظ ::..
  • نوید عباسپور
دوس دخترش : کجایی عجیجم ؟خیام :ماییم و می و مطرب و این کنج خرابجان و دل و جام و جامه در رهن شرابدوس دخترش : مشروب !؟ مگه تو نگفتی من نماز میخونم ؟ خیام :می خوردن و شاد بودن آیین من استفارغ بودن ز کفر و دین، دین من استدوس دخترش : با کیا هستی حالا ؟ خیام :فصل گل و طرف جویبار و لب کشتبا یک دو سه دلبری حوری سرشتدوس دخترش : آدرس بده ببینم ! بیام بزنم دهنشونو صاف کنم ! خیام :راه پنهانی می خانه نداند همه کسجز من و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگردوس دخترش : انقد مشروب بخور با دوستات تا بمیری ! خیام :گر می نخوری طعنه مزن مستان رابنیاد مکن تو حیله و دستان رادوس دخترش : برووووووووو بمیرررررررررررر خیامچون مُرده شوم خاک مرا گم سازیداحوال مرا عبرت مردم سازید زیبا رویان جهان رحم ندارند دلشان ، باید از جان گذرد هر که شود عاشقشان ...( نمیدونم از کیه ! )
  • نوید عباسپور

نمی دانم میز کارمندی چه سحر و جادویی دارد، وقتی آن سوی میزی، عادی هستی، مثل همه ی انسان های معمولی، ولی وقتی این سوی میز یعنی پشت میز می نشینی، شرایط یکباره تغییر می کند، خلق و خویت جور دیگری می شود .شبیه وقتی پیاده ای و سواره،فرهنگ سواره ها چقدر در کشور ما خشن و بی رحمانه است. میز و ماشین هم شبیه هم است، خیلی باید سعی کنیم فرهنگ احترام را ایجاد کنیم، با مراجعه کننده با احترام گفت وگو کنیم، به او لبخند بزنیم و حتی اگر اشتباهی کردیم از او عذرخواهی کنیم، حتی حالا باب شده در هرجایی نوشته اند با لبخند وارد شوید، وقتی با لبخند وارد می شوی کسی به تو لبخند نمی زند و لبخند که یک طرفه نمی شود"

********************************************************


اگر از جایی که هستید راضی نیستید، جایتان را عوض کنید... شما درخت نیستید!

  • نوید عباسپور
“نمی دانم میز کارمندی چه سحر و جادویی دارد، وقتی آن سوی میزی، عادی هستی، مثل همه ی انسان های معمولی، ولی وقتی این سوی میز یعنی پشت میز می نشینی، شرایط یکباره تغییر می کند، خلق و خویت جور دیگری می شود .شبیه وقتی پیاده ای و سواره،فرهنگ سواره ها چقدر در کشور ما خشن و بی رحمانه است. میز و ماشین هم شبیه هم است، خیلی باید سعی کنیم فرهنگ احترام را ایجاد کنیم، با مراجعه کننده با احترام گفت وگو کنیم، به او لبخند بزنیم و حتی اگر اشتباهی کردیم از او عذرخواهی کنیم، حتی حالا باب شده در هرجایی نوشته اند با لبخند وارد شوید، وقتی با لبخند وارد می شوی کسی به تو لبخند نمی زند و لبخند که یک طرفه نمی شود"********************************************************اگر از جایی که هستید راضی نیستید، جایتان را عوض کنید... شما درخت نیستید!
  • نوید عباسپور

سلام به دوستان محترم:

 با هفتمین صندلی داغ خدمت شما عزیزان هستم ...

شما میتونین سوالات خودتونو تا 5 شنبه تو قسمت نظرات مطرح کنین منم 5 شنبه شب همه رو تایید میکنم.


خودم رو در ادامه ی مطلب معرفی کردم

برای آشنایی بیشتر با من می تونید به ادامه ی مطلب مراجعه کنید...

  • نوید عباسپور
1-خوشبختی به قیمت بدبختی دیگران

2-نگرانی از مسائلی که خارج از کنترل شماست

3-عدم حذف غیرممکن در زندگی

4-ترس از ریسک کردن برای پیروزی

5-محدود دیدن

6-اهداف شما قربانی افکار دیگران

7 -فکر کردن به محدودیتها قبل از اقدام به عمل

8-باز کردن ذهن به روی هر نوع فکر

9-باور به شانس بد

10-ندیدن عواقب و پیامدها

11-در اندیشه گذشته

12-سطحی نگری

13-عبرت نگرفتن از شکست

  • نوید عباسپور
1-خوشبختی به قیمت بدبختی دیگران 2-نگرانی از مسائلی که خارج از کنترل شماست 3-عدم حذف غیرممکن در زندگی 4-ترس از ریسک کردن برای پیروزی 5-محدود دیدن 6-اهداف شما قربانی افکار دیگران 7 -فکر کردن به محدودیتها قبل از اقدام به عمل 8-باز کردن ذهن به روی هر نوع فکر 9-باور به شانس بد 10-ندیدن عواقب و پیامدها 11-در اندیشه گذشته 12-سطحی نگری 13-عبرت نگرفتن از شکست
  • نوید عباسپور