
- ۶ نظر
- ۲۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۱۵
1. دیروز خونه مهمون داشتیم پیر مرده پرسید: بچتون کجاست؟
مامانم گف: تو فیس بوک
پرسید :فیس بوک کجاست؟
مامانم گف:جاییکه اگه خبر مرگشم توش بنویسه براش لایک میزنن!
2. اگه تو امریکا هم قوانین نامگذاری شرکتها مثل ایران بود
اسم شرکت اپل میشد: سیب پردازان سیستم گستر غرب!
براے پناهندگی بہ درگاه خدا،
نیاز بہ هیچ گذرنامہ و ویزایی نیستــــ ...
فقطـــ ڪافیہ نیّتــــ ڪنی ...
مهم نیست چقدر گناه با خودتــــ بہ درگاهش میبرے ...
با بلیطـــ یقیـטּ ڪہ برے ...
با گرمتریـטּ آغوش بہ استقبالت میاد ...
تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟!
تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟
تا حالا دقت کردین تو مهمونی تا میای پشت سر یکی حرف بزنی موزیک قطع میشه و نصف حرفتو یهو همه میشنون…!!!! . . .
تا حالا دقت کردین… مغز انسان پر کارترین جای بدنه ۲۴ ساعت در ۳۶۵ روز سال و کار میکنه فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم …
تا حالا دقت کردین لــــــــــذتی که در خوابیدن روی جزوه هست تو خوابیدن روی تختـخواب نرم نیس…:
دقت کردین ؟ فقط کافیه در ماشینت باز باشه ، عالم و آدم میان بغل دستت که بگن در ماشین بازه . . .
حالا اگه بی بنزین تو خیابون بمونی ، هیشکی آدم حسابت نمیکنه !
این پست باز هم ادامه دارد...
عاشقانه هایش را برای تو فرستاده ست!
گاه در کوچه می رقصد و پای کوبی می کند!
گاه شیشه ی ِ پنجره ی ِ اتاقت را می نوازد…
و برای قدم زدن، می خواندت
برخیز و خویش را از غمی که تا مرگ ِ احساس می بردت، رها ساز
خیس شو در بارانی که روحت را طراوات می دهد
باران، همه بهانه است
موهبتی ست از سوی ِ خدا
گاه، خدا نیز بهانه می کند
و مست می شود
برای بارش ِبوسه هایش
و تا آغوش بکشد تو را
از همه ی ِ آن لرزه گناهانی که سبب ِ اندوهت می شوند
آری، سروده ام را بگذار به حساب ِ تب و هذیان
اما باور دار که
آغوش ِ او بسیار بزرگ است ...