- ۱ نظر
- ۲۰ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۳۹
انتظارش,انتظارم سیر کرد, آنکه میخواهد بیاید دیر کرد
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن؟
آمدن...
رفتن...
ندیدن...
سوختن...
ای که دستت میرسد بر زلف یار, در حضورش نام ما را هم بیار
اللهم عجل لولیک الفرج
تو چه گفتی سهراب؟
تا شقایق هست زندگی باید کرد...
با شقایق باشی… زندگی خواهی کرد ؟
ورنه این شعر و سخن یک خیال پوچ است...
پس اگر میگفتی تا شقایق هست حسرتی باید خورد جمله
زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب که اگر در شعرت نکته ای آوردم انتقادی کردم …
…بخدا دلگیرم از تمام دنیا
…از خیال و رویا
…بخدا دلگیرم
مهم نیس چه فکری کنین..اصلا مهم نیس...
مهم دلمه که عاشقه..مهم معشوقیه که 3 ساله نظر به این عاشق دلسوخته نمیکنه..شایدم...
مهم اینه که نمیدونم کی قراره منو هم بخاد و ...برم های های گریه کنم.. بگم میدونی دلم برات تنگ شده..میدونی چقد دلم میخاد اجازه بدی کنارت باشم و سالی یه بار بیام...
بگم میدونی چقد برام سخته وقتی هر روز یکی زنگ میزنه میگه الان تو حرمته.. میگه جات خالی...
پس من کی بیام؟! کی من از کنار حرمت به دوستام زنگ بزنم بگم منم مشهدم و دعاتون میکنم؟! کی منم تو حرم گریه کنم و حاجت بخام؟!
من کی میتونم برا اون کبوترای حرم دونه بپاشم؟1 تاکی از تلویزیون ببینم؟ از دوست و آشنا ها بشنوم؟ 3 ساله بدجور هوای حرم زده سرم..من کی بیام مشهد؟ کی بیام حرمت یا ثامن الحجج...؟!
خوشبحال همه ی اون عزیزایی که عید امسال رو کنار بارگاه علی بن موسی الرضا(ع) گذروندن...